در مجموعه میراث فرهنگی به جا مانده از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تعبیرهای گوناگونی در زمینه «خوش خلقی» به عنوان هدایت و «بد خلقی» به عنوان هشدار وجود دارد که اشاره به آن در مقدمه این بحث خالی از فایده نیست. مثلاً جمله هایی از قبیل: مکارم اخلاق - محاسن اخلاق - معالی اخلاق - مساوی اخلاق - حسن الخلق – سوءالخلق - اخلاق دنیّه و...
نخست نگاهی داریم به روایات موجود در این زمینه: قال رسول اللّه(ص( : «بعثت بمکارم الاخلاق و محاسنها»(4) به مکرمتها و نیکیهای اخلاقی برانگیخته شدم.
و در روایت دیگر: «بعثت لأتمم مکارم الاخلاق»(5(
باز از آن حضرت چنین نقل شده که فرمود: «انّ اللّه یحبّ معالی الأخلاق و یکره سفسافها»(6(
خداوند خویهای والا را دوست می دارد و خویهای پست را ناخوش می دارد.
امام سجاد(ع) فرمود: «وهب لی معالی الاخلاق»(7) خدایا اخلاق عالی را به من ارزانی دار.
در روایاتی که موضوع بحث این نوشتار است نیز به «حسن خلق» دستور داده شده و از «سوء خلق» پرهیز داده شده و به عنوان هشدار اخلاقی و اجتماعی بیان گردیده است.
گرچه دشوار است معیار و میزان دقیقی برای تفاوت بین واژه (محاسن اخلاق) و (مکارم اخلاق) بیان کرد اما می توان در تفکیک این دو چنین گفت که: هر مکرمت اخلاقی حسن خلق بشمار می رود اما هر حسن خلقی مکرمت اخلاقی نیست. محاسن اخلاق یعنی «خوی خوب و پسندیده» اما مکارم اخلاق یعنی «بزرگواری و کرامت نفس» هر بزرگواری بزرگ هست اما هر بزرگی بزرگوار نیست.
شخصی در شهر و یا منطقه ای از لحاظ مالی و یا موقعیت اجتماعی و یا از جهت سن و سال بالا بزرگ لقب می گیرد اما لازمه این بزرگی بزرگواری و کرامت اخلاقی نیست.
از سویی دیگر ممکن است کسی از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار نباشد اما به لحاظ بلند طبعی و همت بلند و صفات و خوبیهای اخلاقی و اجتماعی دارای «رفعت اخلاقی» و «علو روحی» باشد. گزیده سخن آن که محاسن اخلاقی بسیار خوب است اما دلیل بر شرافت و کرامت نفسانی نیست.
مثلاً اگر شخصی در ساحت اجتماع ویژگیهایی مانند تمیزی بدن و لباس، مسواک زدن، سلام کردن، سر زدن به بیماران، تسلیت به مصیبت دیدگان و دیدار مسافران را در برنامه روزانه و رفتاری خود داشته باشد، این چنین شخصی به محاسن اخلاق دست یافته است اما نمی توان او را به خاطر این صفات اخلاقی دارای کرامت و مکرمت اخلاقی دانست.
به دیگر سخن آنچه به حب ذات بر می گردد و آدمی ذاتاً دوست دارد آن را انجام دهد تا مورد محبت دیگران قرار گیرد و ریشه در تمایلات حیوانی و معمولی انسان دارد نامش «محاسن و حسن اخلاق» است ولی آنچه انجام آن درگیری و مبارزه با هواهای نفسانی را به دنبال دارد ریاضت و تمرین و درگیری می طلبد تا بدست آید و جزء هیأت روحی او قرار گیرد نامش «مکارم اخلاقی» است.
پس از این مقدمات بر می گردیم به توضیح «هشدار اجتماعی» دیگری به نام «بد خلقی و سوء خلق» که با تعبیر «ایاکم» نسبت به آن هشدار داده شده و در برابر با تعبیر «علیکم» راهکار اصلاحی آن را یادآوری نموده است.
علی(ع) «علیکم بمکارم الاخلاق فأنها رفعة، و ایاکم و الأخلاق الدنیة فأنها تضع الشریف و تهدم المجد»(8)